پارچه لایه انعطاف پذیر است که از اتصال نخ ها یا الیاف به وجود می آید.
پارچه مصارف گوناگونی دارد که از مهم ترین آنها می توان به پوشاک، تزیینات منزل (مانند پرده، رومبلی، رو تختی، سرویس خواب، رومیزی)، روکش صندلی اتومبیل و کاربردهای دیگر در صنایع مختلف اشاره کرد.
از اتصال و در هم رفتن نخ ها با یکدیگر پارچه تولید می شود که به آن بافندگی می گویند. روش های مختلف برای بافت یا تولید پارچه عبارتند از:
از درهم رفتن و اتصال دو دسته نخ به نام تار و پود پارچه تولید می شود.
نخ ها تار در طول پارچه به صورت عمودی و نخ های پود در عرض پارچه به صورت افقی بافته میشوند.
پارچه هایی که با این روش بافته می شوند پارچه تاریی پودی نامیده میشوند.
به این پارچه ها، پارچه های تخت بافت نیز گفته می شود که برای نمونه می توان به پارچه های ملحفه ای، پارچه تترون، پارچه متقال و پارچه های پرده ای اشاره کرد.
بیشتر پارچه های تولیدی از دسته پارچه های تخت بافت هستد (در بافت آن از دستگاه های تخت بافت استفاده می شود).
طراحی بافت پارچه های تاریی پودی از تنوع بسیار زیادی برخوردارند و با تغییر در نمره و نوع نخ ها یا حتی تاب، الیاف مصرفی و درصد ترکیب آنها و نیز تراکم نخ ها و طرح های گوناگون می توان بی نهایت پارچه تولید کرد.
همچنین بسته به موارد مصرف، مراحل و نوع تکمیل، می توان به انواع بسیار متنوع اشاره کرد، اما از لحاظ طرح بافت تمامی آنها در چهار گروه تقسیم بندی می شوند:
طرح های پایه، مشتقات و گسترش طرح های پایه، طرح های مرکب و طرح های ژاکارد بافت که در ادامه طرح های پایه اشاره می شود.
ابتدا برای درک بهتر مطلب با چند اصطلاح در بافت پارچه آشنا می شویم و پس از آن توضیحاتی در مورد طرح های پایه ارائه خواهد شد.
نحوه قرار گیری نخ های تار و پود در پارچه تاری-پودی
طرح بافت پارچه با نحوه ی در هم رفتن نخ های تار و پود مشخص می شود.
هرگاه سطح پارچه را به دقت نگاه کنیم، متوجه میشویم که ترتیب رو و زیر قرار گرفتن و درگیر شدن نخهای تار و پود به گونهای است که در دو جهت تکرار میشود به این واحد ریپیت طرح (تکرار طرح یا سلول طرح) می گویند.
به تعداد نخ تاری که در این واحد در جهت طولی قرار گرفته، ریپیت تاری و به تعداد نخ پودی که در جهت عرضی واقع شده است، ریپیت پودی گفته میشود.
ساده ترین طرح بافتی که میتواند یک پارچه داشته باشد، ریپیتی با دو نخ تار و دو نخ پود است.
همان گونه که عنوان شد، به محل تقاطع یک نخ تار و یک نخ پود نقطه می گویند. بنابراین واحد ساختمانی پارچه از نظر طراحی نقطه است.
بدیهی است که این نقطه می تواند بر دو گونه باشد: نقطه تاری، یعنی تاروپود و نقطه پودی یعنی پود روی تار قرار گرفته باشد.
در اصل برای رسم طرح های پایه و بعضی مشتقات آن می توان از فرمول استفاده کرده است.
در فرمول بطور معمول شرایط رسم تار اول و ترتیب حرکت تارهای بعدی نسبت به تار اول مشخص می شود به عبارت دیگر حرکت تارها مانند یکدیگر است و تنها با ترتیب خاص این حرکت، چند خانه به سمت بالا یا پایین تغییر وضعیت میدهد.
آن دسته از طرح های بافت هستند که ریپیت آنها مربع است و به سه دسته تافته، سرژه و اطلس (ساتن) تقسیم می شوند.
طرح بافت تافته (Plain Weave): نخستین و ساده ترین بافت است. در این طرح نخ های تار و پود به طور متناوب رو و زیر یکدیگر قرار می گیرند و ظاهری شطرنجی ایجاد میکنند.
طرح بافت سرژه (twill weave):خصوصیت ویژه این طرح وجود کج راه هایی در سطح پارچه است که به شکل صعودی یا نزولی دیده می شوند.
طرح بافت اطلس (atlas weave):در این طرح بافت سطح پارچه یک سره تاری یا یک سره پودی به نظر می رسد، در نتیجه سطح پارچه نسبت به دو طرح قبلی نرم تر و درخشان تر جلوه می کند.
بافت های اطلس به دو دسته اطلس تاری و اطلس پودی تقسیم می شوند.
1. اطلس تاری که در آن تعداد نقاط تاری بیش از نقاط پودی است و به آن ساتن نیز گفته می شود.
طرح ساتین
2. اطلس پودی که در آن تعداد نقاط پودی بیش از نقاط تاری است و به آن ساتین نیز گفته می شود.
در این بافندگی ابتدا نخ به شکل حلقه در میآید و سپس از درهم رفتن و اتصال حلقه های نخ، پارچه تشکیل میشود که به دو دسته بافندگی حلقوی پودی و بافندگی حلقوی تاری تقسیم می شود.
ساختار پارچۀ حلقوی پودی
بافندگی حلقوی پودی، به روش ماشینی و دستی امکان پذیر است. روش دستی مانند بافتنی با میل و کاموا است و در روش ماشینی از ماشین حلقوی پودی برای بافت استفاده می شود.
در روش ماشینی با سوزن های ماشین بافندگی عملیات تبدیل نخ به حلقه و اتصال حلقه های نخ به یکدیگر صورت می گیرد.
پارچه بافته شده به روش بافتنی حلقوی پودی را پارچه حلقوی پودی گفته می شود.
در این روش برای بافت تمام سوزن های ماشین بافندگی یک نخ را به شکل حلقه در می آورند.
پارچه های تریکویی و پارچه دورس از دسته پارچه های حلقوی هستند.
اختار پارچۀ حلقوی تاری
بافندگی این روش فقط به روش ماشینی امکان پذیر است و از ماشین بافندگی حلقوی تاری برای بافت پارچه استفاده می شود.
سوزن های ماشین بافندگی عملیات تبدیل نخ به حلقه و اتصال حلقه های نخ به یکدیگر را انجام می دهند.
پارچه بافته شده به این روش را پارچه حلقوی تاری می نامند و برخلاف روش بافندگی حلقوی پودی در روش بافندگی حلقوی تاری برای بافت پارچه به یک دست نخهای تار نیاز است.
هر یک از سوزن های ماشین بافندگی نخ های تار را به صورت جداگانه حلقه می کند.
ویژگی های مهم پارچه های حلقوی تاری:
پارچه های سه بعدی پارچه هایی با ساختار حلقوی هستند که از اتصال دو پارچه جدا از هم به وسیله نخ های متصل کننده ایجاد میشود.
این پارچه ها به علت داشتن ساختمان سه بعدی و همچنین فضای خالی بین دو سطح پارچه، دارای ویژگی های متنوعی نظیر گردش هوای کافی داخل پارچه، قابلیت برگشت پذیری بی نظیر پس از اعمال نیرو، قابلیت جذب رطوبت به داخل ساختمان پارچه، نفوذ پذیری هوا، قابلیت انتقال بخار آب از سطح پارچه، سبکی و مواردی از این قبیل هستند و بنابراین چنین خصوصیاتی کاربردهای متنوعی را برای این پارچه ها فراهم کرده است.
همچنین ضخامت های متفاوتی از این پارچه ها در دسترس است که البته برای مصارف مختلف، به طور تخصصی ضخامت مناسب پیشنهاد میشود.
به طور معمول جنس نخ های متصل کننده، منو فیلامنت پلی استر یا پلی آمید هستند و نوع نخ پارچه های سطحی با توجه به کاربرد نهایی پارچه می تواند پلی استر، نایلون یا پلی پروپیلن باشد.
هر دو طرف پارچه از لحاظ تراکم، طرح، جسنس و مانند آنها، می تواند مشابه یا متفاوت باشد.
پارچه های سه بعدی در صنایع اتومبیل سازی کاربردهای متنوعی نظیر، روکش صندلی، لایه داخلی صندلی به جای فوم، به عنوان لایی در ستون ها، داشبرد، سقف و در خودرو و قسمت های مشابه دیگر دارد.
پارچه های سه بعدی دارای چرخش هوای چندین برابر نسبت به ساختارهای چند لایه ساندویچی هستند که امروزه بیشتر از آنها در تولید منسوجات پزشکی (بانداژ ها، چسب های زخم و منسوجات اتاق عمل)، پوشاک و لباس ورزشی، کفش های ورزشی، کیف، کوله پشتی، زانوبند و آرنج بندهای مخصوص ورزش اسکیت و ژاکت های مخصوص کوهنوردی، صنایع نظامی و زمین چمن استفاده میشود.
پارچه ی بی بافت از اتصال و درهم رفتن الیاف به یکدیگر با روش های مختلف حرارتی و مکانیکی تولید می شود.
روش مکانیکی با وارد کردن ضربات متوالی سوزن بر لایه الیاف و درگیر الیاف در بعضی نقاط اتصال و درهم رفتگی صورت می گیرد و پارچه بی بافت بافته می شود.
در روش های حرارتی با عبور هوای داغ از روی لایه الیاف باعث ذوب شدن بعضی از نقاط الیاف شده و به هم میچسبند.
برای نمونه می توان به نمد های پشمی (لباس و کلاه، زیرانداز از الیاف پشم) اشاره کرد.
بر خلاف روش بافندگی تاری پودی و بافندگی حلقوی، پارچه بی بافت به طور مستقیم از اتصال و درهم رفتگی الیاف به وجود میآید.
بنابراین مراحل تولید پارچه های بی بافت کمتر و ساده تر در نتیجه هزینه تولید این پارچه ها کمتر است ولی در مقابل استحکام پارچه های بی بافت از پارچه های تاری و حلقوی کمتر است.
پارچه های اسپان باند نمونه پارچه های بی بافت هستند که برای لباس اتاق عمل، ماسک و لباس های بیمارستان استفاده می شوند.